هنر و ادبیات

هنر و ادبیات

سلام
قدمتون به روی چشم ^_^
این وب متعلق به شماست.
کپی از مطالب و تصاویر هم آزاد
ممنون از بازنشرتون :)

بایگانی

کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم

يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۳۷ ب.ظ

کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم؛

مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند؛

و در میان خواب و بیداری، بر سرشان میکوبیم؛

بعد می فهمیم که خیلی دیر شده ...!

 

 

 

نظرات  (۲۷)

۰۷ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۰۶ حامد عبدالهی
یکم باید به فکر بود
همیشه گفتم، بازم میگم
این دنیا تموم میشه و ما میمونیم و کارهایی که کردیم
وقتی خدا نشونت بده اگه با عشق و محبت زندگی میکردی، به کجاها میرسیدی و در عوض رنجوندی و شکستی و پایبند نبودی
فقط خدا میدونه چقدر حسرت میخوری
پاسخ:
بله واقعاً فرمایشتون درسته. 

از محبت تلخ ها شیرین شود
وز محبت مس ها زرین شود

از حضورتون تشکر می کنم
در پناه مهر الهی سرزنده و مانا باشید
چه متن قشنگی
تا حالا از این زاویه به قضیه توجه نکرده بودم
پاسخ:
سپاس از حضور سبز و زیبانگری تون
دقیقا
در ضمن تیک کد ارسال نظر رو بردارید
پاسخ:
مممنونم از شما
این کد رو برای جلوگیری از اسپم شدن گذاشتم و فکر می کنم وجودش ضروریه هرچند باعث زحمت برای کاربران محترمی مانند شماست.
۰۷ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۹ محمد موحدسرشت
بسیار عالی و زیبا بدون تعارف
واقعا زیباست

جمله از خود شماست؟
پاسخ:
از حسن نگاهتون سپاسگزارم.
خیر، این جمله رو در نت دیدم و خوشم اومد. گذاشتمش تا دوستان هم مثل من استفاده کنند. متأسفانه اطلاعی ندارم این جمله ی چه کسیه.
۰۸ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۱۶ سیّد محمّد جعاوله
بله قدر نمیدونیم گاهاً
برا همه پیش میاد ولی ای کاش حواسمون باشه و قدر بدونیم
پاسخ:
از حضورهای همیشگی و پر مهرتون ممنونم.
۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۶ ♦♦ حسین ♦♦
(:
خیلی هالی بود
پاسخ:
ممنونم دوست گرامی
گاهی خیلی زود دیر میشه...
یاعلی
پاسخ:
بله خیلی زود
ممنونم از حضورتون
چه تعبیر جالب یبود
پاسخ:
ممنون از محبتتون.
چقدر جالبه این تعبیر :)
پاسخ:
سپاس از لطفتون.
۰۸ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۹ محمد حسین صادقی
مثله همیشه عالی بود
واقعا بعضی وقتا همینه که تو تشخیص نیت طرف مقابل دچار اشکال میشیم
پاسخ:
از همراهی های همیشگی و پر مهرتون سپاسگزارم.

سلام:و گاهی خیلی راحت می رنجانیم..

امیدوارم دلی رو نرنجونیم
پاسخ:
سلام
بله خیلی راحت
ان شاء الله
از حضورتون تشکر می کنم
سلام فرناز بانوی عزیزم
اوقاتتون شکرگون نازنینم

نمی دانم این روزها چه بر سر "فهم" آمده
لب بر لب کدامین شوکرانِ بر باد رفته نهاده
و کلاه کدامین جادوگر پیر را بر سر...
که چنین مست است و کرخت...
نه می بیند...
نه می شنود...
نه درک می کند...
نه...

دل پری دارم از روزگار و "فهم" ی که این روزها نقاب بی خیالی بر چهره دارد...

________________________________________________________________
ببخشید روده درازی کردم
متن و تصویر بسیار زیبایی انتخاب کردید
و بسیار متاثرم کرد.

سپاس بیکران بابت پستهای ارزشمندتون
با لذت دنبال می کنم.
پاسخ:
گاهی آنقدر بدم می آید 
که حس می کنم باید رفت
باید از این جماعت پُرگو گریخت
واقعا می گویم
گاهی دلم می خواهد بگریزم از اینجا
حتی از اسمم، از اشاره، از حروف،
از این جهانِ بی جهت که میا، که مگو، که مپرس!
گاهی دلم می خواهد بگذارم بروم بی هر چه آشنا،
گوشه ی دوری گمنام
حوالی جایی بی اسم،
بعد بی هیچ گذشته ای 
به یاد نیارم از کجا آمده، کیستم، اینجا چه می کنم.
بعد بی هیچ امروزی
به یاد نیاورم که فرقی هست، فاصله ای هست، فردایی هست.
گاهی واقعا خیال می کنم
روی دست خدا مانده ام
خسته اش کرده ام.
راهی نیست
باید چمدانم را ببندم
راه بیفتم... بروم.
و می روم
اما به درگاه نرسیده از خود می پرسم
کجا...؟!
کجا را دارم، کجا بروم؟

"سید علی صالحی"

سلام و درووووودها بانوی مهربانی ها
فدای دل مهربانت خواهر ادیب و فرزانه ام
کلامت همیشه شیرین و دل انگیز است
امید که ایام نیز همچون کلامت شیرین و دلنشین باشد
ممنون از شعر نابی که در این کلبه کوچک به یادگار نهاده ای
همراهی های بهاری و پرمهرت را بسیار سپاس نازنینم
همیشه دلارام و شادکام باشی مهربانوی گلم




۰۹ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۷ رادیو عاشقی
وبلاگ قشنگى دارید
دنبال شدید
پاسخ:
نگاهتون زیباست
ممنون از لطفتون
سلام خوبی دنبال شدی وب منم دنبال کن
پاسخ:
سلام
از لطفتون ممنونم
به روی چشم
با افتخار دنبال می کنم
۰۹ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۰۵ ژله پرتقالی
چه تعبیر قشنگی
پاسخ:
از عطر حضورت ممنونم مهربونم
بعدش پشیمونی هیچ سودی نداره...
کاش یه مدلی رفتار میکردیم که اگه یه روز فهمیدیم اشتباه کردیم راه برگشت داشته باشیم..
پاسخ:
بله کاش روزگار دنده عقب داشت!

از حضورتون ممنونم
دنبالتان کردم دنبالم کنید(:
پاسخ:
با افتخار دنبال شدید.
شما دنبال شده بودید
پاسخ:
ممنون از لطفتون
واقعا درست گفتید
با دنبال شدن و دنبال کردن موافقید....؟؟؟؟
پاسخ:
ممنون از شما
بله حتماً 
وبلاگتونو با افتخار دنبال می کنم
آژانس پارت www.partchap.com
فرناز سلام. لطفا از وبسایت ما دیدن کنید.
پاسخ:
سلام
چشم در اسرع وقت
بله دقیقا
پاسخ:
ممنون از همراهیتون
سلام فرناز جونم😍 😘
آآآآ 😮 چه متن جالب و قشنگی بوووود
پاسخ:
سلام به روی ماهت قشنگم😍
ممنون از نگاه زیبات 😘
چیزی که دیروز با تمام خلوصش بود و نمی دیدیم، امروز نیست و جای خالیش هرروز آتشمان میزند؛ ما عجیب ترین موجوداتیم.. عادت میکنیم و قدرشناسی را نمی دانیم..
پاسخ:
بله متاسفانه وقتی متوجه میشیم که دیگه خیلی دیره :(
ممنون از حضورتون سایه جان
هععععی روزگار
پاسخ:
:(
درود بانو فرزان ، متن بسیار زیبا و قابل تأملی میباشد ،
دو تا از اولین این اشخاص، پدر و مادر هستند که متاسفانه
گاهی اوقات ما انسان ها در زمانی جوانی به گفته ها و تذکر های
آنها نه تنها اهمیت نمیدهیم بلکه با خود میگوئیم آنها یا اشتباه می‌کنند
یا درکشان از وضعیت کنونی چیزی دیگریست ، و روزی به گفته ی آنها
ایمان می‌آورند که بسیار دیر شده ، و در کنار اینها گاهی استادان و دوستان
دلسوزی هم در زندگی سر راه ما قرار می‌گیرند و ما بخاطر همان لحظه ی خواب
و بیداری این اشخاص را هم از دست میدهیم ،
پاسخ:
درود بر شما استاد گرامی
ممنون از دقت نظرتون
دقیقا درست می فرمایید
کاش قدرشونو بدونیم
۰۵ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۲۸ مهندسین مشاور دژار
قلم خوبی داری ، خسته نباشید
پاسخ:
ممنون از لطفتون
ولی این گفته من نیست
از نت نقل قول کردم ونویسنده ناشناس بود
سلامت باشید
تلنگر خوبی بود..
پاسخ:
ممنون از حضورتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">