خانه ی دوست کجاست؟
خانه دوست در آن عرش خداست؛
خانه ی دوست در آن قلب پر از نور خداست؛
و فقط دوست، خداست ...
خانه ی دوست کجاست؟
خانه دوست در آن عرش خداست؛
خانه ی دوست در آن قلب پر از نور خداست؛
و فقط دوست، خداست ...
سلیمان باش و دستور بده!
به خشمت بگو : برو آن طرف بایست. برو و بر سر تکبرم خالی شو.
به قهرت بگو: شما بفرمایید و بین من و جناب دروغ قهر برقرار کنید.
به دیو درونت قاطعانه بگو: نـــــــــه ، من غلام تو نیستم. تو غلام منی!
مانند سلیمان مُلک وجودت را فرمانروایی کن!
"الهی قمشه ای"
لبیک یا حسین (علیه السلام) یعنی: ما اینجا خواهیم ماند و ندای ما خواهد ماند که آمریکایی ها آن را بفهمند آمریکایی ها نمی دانند لبیک یا حسین یعنی چه یعنی این که در معرکه جنگ حاضر باشی هر چند تنها باشی و هر چند مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم کرده باشند و تو را تنها گذاشته باشند یعنی تو و مالت و زن و فرزندانت در این معرکه جنگ باشید یعنی مادر، فرزندش را به میدان جنگ بفرستد و هنگامی که فرزندش شهید شد و سرش بریده شد و به سوی مادرش انداخته شد مادرش آن را به خانه برده، خاک و خون را از آن پاک کرده و به او بگوید: از توراضی هستم!
خداوند رو سفیدت کند همانطور که مرا در روز قیامت و نزد فاطمه زهرا (س) رو سفید کردی! این است معنای لبیک یا حسین! یعنی مادر و خواهر و زن می آید تا شوهر یا برادر یا فرزندش را لباس رزم بپوشاند و او را راهی میدان جنگ کند، یعنی زینب، جواز مرگ و شهادت را به برادرش حسین تقدیم کند و با این کلام سخن را خاتمه می دهیم تا جهانیان آن را بشنوند و این گونه نیست که فقط کفن پوش باشیم بلکه ما کفن پوش و سلاح به دست خواهیم بود.
و در پایان اینکه لبیک یا حسین ...
«سید حسن نصر الله»
هیچ کس چون ما نگیرد ماتم این ماه را؛
با «محرم» شیعیان را اتصالی دیگر است ...
السلام علیک یا أباعبدالله الحسین «علیه السلام»
مردم بنده و برده ی دنیا و جلوه های فریبنده ی آن هستند؛
و دین لقلقه زبانشان است؛
تا جایی که گذران زندگی آن ها پا برجا باشد؛
دین را نگهداری می کنند؛
و زمانی که به بلا آزموده شوند؛
دین داران قلیل اند ...
خودت را ببخش تا زندگی ات تباه نشود؛
و این را بدان که فقط انسان مرده، اشتباه نمی کند...
این که مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست؛ ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود. ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می دهد و بوی دریا هوایی اش کرده است. قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سینه اش نهنگی می تپد! ...
آدم ها ، ماهی را در تنگ دوست دارند و قلب ها را در سینه ...
ماهی اما وقتی در دریا شناور شد، ماهی ست و قلب وقتی در خدا غوطه خورد، قلب است.
هیچ کس نمی تواند نهنگی را در تنگی نگه دارد؛ تو چطور می خواهی قلبت را در سینه نگه داری؟ و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله می شود و وقتی دریا مختصر می شود و وقتی قلب خلاصه می شود و آدم، قانع.
این ماهی کوچک اما بزرگ خواهد شد و این تنگ بلورین، تنگ و سخت خواهد شد و این آب ته خواهد کشید.
تو اما کاش قدری دریا می نوشیدی و کاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس. کاش راه آبی به نامنتها می کشیدی و کاش این قطره را به بی نهایت گره می زدی. کاش ...
عرفان نظر آهاری