سیاست در مقابل صداقت

صداقت در مقابل سیاست دیگران؛ سادگی است؛

و سیاست در مقابل صداقت دیگران؛ خیانت است.

"دکتر علی شریعتی"

تشنه ی آب یا لبیک؟

 

حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود. افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.....

"دکتر علی شریعتی"

سخن دکتر شریعتی درباره عاشورا

 

این که حسین (ع) فریاد مى ‏زند - پس از این که همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن کینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند که: «آیا کسى هست که مرا یارى کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى ‏داند که کسى نیست که او را یارى کند و انتقام گیرد؟

این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان می‏کند و دعوت شهادت او را به همه کسانى که براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید.

"دکتر شریعتی"

تنها خوشبخت بودن!

چه رنجی است لذت‌ها را تنها بردن،
و چه زشت است زیبایی‌ها را تنها دیدن،
و چه بدبختی‌ی آزاردهنده‌ای است، تنها خوشبخت بودن!
در بهشت تنها بودن، سخت‌تر از کویر است..

"علی شریعتی"

فقر گرسنگی نیست...

فقر همه جا سر می کشد .......

فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست ......

فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست .....

طلا و غذا نیست .......

فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند ......

فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی راخرد می کند ......

فقر، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....

فقر، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود .....

فقر، همه جا سر می کشد ........

فقر، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ...

فقر، روز را " بی اندیشه" سر کردن است

"دکتر شریعتی"

فقر گرسنگی نیست...

 

 

فقر همه جا سر می کشد .......

فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست ......

فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست .....

طلا و غذا نیست .......

فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند ......

فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی راخرد می کند ......

فقر، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....

فقر، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود .....

فقر، همه جا سر می کشد ........

فقر، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ...

فقر، روز را " بی اندیشه" سر کردن است

"دکتر شریعتی"

,,