اکسپرسیونیسم (1910-1935) مکتبی در ادبیات بود، که اولین بار در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این جنبش نمایش درونی بشر، مخصوصاً عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود. به عبارت دیگر اکسپرسیونیسم شیوهای جدید از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگهای تند و اشکال کج و معوج و خطوط زمخت بهره میگیرد. اکسپرسیونیسم به نوعی اغراق در رنگها و شکلهاست، شیوه ای عاری از طبیعت گرایی که می خواست حالات عاطفی را با کژنمایی واقعیت هرچه روشنتر و صریح تر بیان نماید.
ادوارد مونش (1944-1843) نقاش نروژی یکی از مهمترین پیامآوران اکسپرسیونیسم سده بیستم بود. وی تابلوی "جیغ" را به عنوان بیانی از حالات روحی انسان وحشت زده ی دوران ارائه می دهد. در این اثر چهره ی از ریخت افتاده ی انسانی را می بینیم که دست هایش را بر روی گوش های خود گذاشته و جیغ می کشد. رنگ های مات و مرده، فضای نا مطمئن و نچسب از حضور انسان را نشان می دهد. رنج انسان، تهدید مرگ و فساد از موضوعات مورد توجه اکسپرسیونیست هایی چون مونش بوده اند. تابلوی جیغ او مالامال از نگرانی و عصبانیت و بیانگر روح آزرده و تلخکام انسان است.