جس در سازمان ملل مترجمی را میشناخت که در زندگی عادی زبانش طوری میگرفت که نفسش بند میآمد. ولی وقتی ترجمه می کرد مثل بلبل حرف میزد.
این مشکل روانی او فقط وقتی بود که از زبانِ خودش حرف میزد و همین که فکرِ شخص دیگری را بیان می کرد تمامِ اطمینان و اعتمادش را به خود باز مییافت.
به عبارت دیگر دوست داشت دیگران برایش فکر کنند.
برگرفته از کتاب خداحافظ گری کوپر اثر رومن گاری